باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
تا باد، به خانه ی خود بازگردد

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «predestination» ثبت شده است

[caption id="" align="aligncenter" width="180" caption="نقد فیلم predestination"]image[/caption]
موضوع فیلم بسیار ساده است، یک مامور که قابلیت سفر در زمان را دارد در آخرین ماموریت خود باید جلوی بمب گذاری را بگیرد که عامل کشته شدن افراد بسیاری شده است، انجام این ماموریت یک بار منجر به سوختن چهره این مامور می شود، در دومین تلاش برای متوقف کردن بمب گذار ماموریت میابد که چند وقتی در باری به عنوان متصدی کار کند تا با نویسنده داستانهایی در مود یک مادر مجرد دیدار داشته باشد که این دیدار منجر به...
تقدیر( predestination) فیلمی تخیلی با موضوع سفر در زمان و یک هدف ساده برای قهرمان داستان (از بین بردن بمب گذار) طرح ریزی شده است، اما این دید اولیه در اواسط فیلم با جابجایی نقش اول فیلم به یک فیلم سورءال و پیچیده تبدیل شده  که حتی با پایه اصلی خود نیز به مقابله بر می خیزد.
فیلم نامه فیلم بر پارادوکس اصلی سفر در زمان پایه گذاری شده است، این پارادوکس سوالی ساده را مطرح می نماید که " فرض کنید شما بتوانید به گذشته دور سفر کنید و در آنجا پدربزرگ فعلی خود را قبل از اینکه با مادربزرگتان آشنا شود بکشید، این به این معنی است که شما نمی‌توانید وجود داشته باشید. و طبعاً نیز نمی‌توانستید به گذشته سفر کنید و پدربزرگتان را بکشید." در چند بخش از فیلم با پخش آهنگ " من پدر بزرگ خودم هستم " با اجرای لونزو و اسکار ( سال ۱۹۴۷) پخش می شود که درحقیقت اشاره به این موضوع می تواند داشته باشد. البته فیلم نامه نویس به سادگی به این پارادوکس اشاره و استفاده نکرده است و با چندین سفر در زمان و جابجایی خط داستان خط فکری داستان را مخفی نموده است. تفاوت اصلی این فیلم با دیگر فیلمهای این ژانر همچون لوپر یا پرایمر در پرداختن به این پارادوکس و همچنین استفاده از این پارادوکس (که در رد امکان سفر در زمان مطرح شده است) به عنوان یک ویژگی است که بیان می کند اگر کسی دچار این پاردوکس نشود چه اتفاقی می افتد، چرا که بازیگر فیلم در تلاش برای تغییر دادن سرنوشت خود هر کااری می کند! آنچنان که در انتهای فیلم بمب گذار برای سعی در منصرف کردن مامور به او می گوید: "اگر می خوای زنجیر را پاره کنی نباید من را بکشی". بازی سارا اسنوک در دو نقش متفاوت می تواند در پیچیدگی داستان و بهتر شدن و زیباتر شدن آن موثر دانست.
پیشنهاد میکنم زیاد برای فهمیدن فیلم تلاش نکنید و فقط از تماشای آن لذت ببرید. داستان فیلم مانند یک کش است که هر قدر کشیده بشود باز هم کش آمده و، تلاش بیننده برای بیشتر فهمیدن فیلم منجر به بیشتر نفهمیدنش میشود و اگر از این سبک فیلها خوشتان نمی آید به سراغ این فیلم نروید.
  • باد سرکش