باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
تا باد، به خانه ی خود بازگردد

آخرین مطالب

اعتدال در قدرت

دوشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۹ ب.ظ
چند روز پیش این مطلب رو نوشته بودم. الان هم دوست دارم فریاد بزنمش وقتی دوستانی اینجا هستند که اینطوری می خوان واکنش نشون بدن. دوستانی که تا چند روز قبل فریاد از گفتمان و اعتدال و غیره میزدند.
یک سیستم تقابل سیاسی یک گراف با هشت راس از نظر دارا بودن قدرت و تعداد می باشد که بازیگرند؛
(اکثریت دارای قدرت، اقلیت دارای قدرت، اکثریت بدون قدرت، اقلیت بدون قدرت)۲x
و یک راس بی طرف که به نظر من کثیف ترین راسها می باشد.
حال هنگامی که یک گروه در اقلیت هستند و یا قدرت ندارند حرف از گفتمان بزنند و شعارشان گفتمان باشد و وقتی به قدرتی رسیدند به جای گفتمان و تعادل دم از انتقام بزنند عملا نشان دهنده شعاری بودن حرفهایشان است. چون بین آنها و افراد قبلی که در قدرت بودند هیچ فرق و تفاوتی نبوده و نیست.
انقلاب ۵۷ با گروه های مختلف چپ و راست و مذهبی و ملی و غیره به وقوع پیوست و به دلایلی مذهبیون در راس سیستم قرار گرفتند. اولین واکنش چه بود؟حذف مخالفین و این حذف از بد نم کردن شروع شد تا تبعید و اعدام.
به نظر من با توجه به واکنش دوستان نسبت به فرد کفش پرت کننده، اگر همین امروز حکومت ایران عوض بشود،(فرض محال است تعویض حکومت) همین امروز این افرادی که دم از اعتدال و گفتمان می زنند جایگزین راس هرم بشوند نیز دقیقا همان کاری را انجام میدهند که مذهبیون در آن سالها انجام دادند، و چند سال بعد به همین جایی میرسیم که الان هستیم.
برخی دوستان ممکنه بیان و بگن، اونا چرا این کار رو کردن، ما هم میکنیم، اونا با چاپ عکس در روزنامه ها باعث شدند فلانی و فلانی الان تو زندان باشند و غیره...
درجوابشون تنها می تونم بگم، درسته باعث شدند، کردند همه این کارهایی که میگین رو اما اگر شما هم همین کار رو بکنید چه تفاوتی بین شما و انها هست؟
برخی دوستان میگن که ما که نمی تونیم بندازیم زندان این افراد رو، به همین دلمون رو خوش میکنیم.
در جواب این دوستان هم باید بگم، اگر قدرت داشته باشین بدتر هم انجام میدین، خشت اول گر نهد معمار کج تا سریا می رود دیوار کج.
دوستانی هم که می گویند ترحم بر پلنگ تیز دندان و....
در جوابشان باید بگم، که اگر قرار بر قانون جنگل باشد، فرقی بین کفتار و کرکس و گرگ . شغال برای من نمیکند. وقتی قراره همون کارها انجام شود، وقتی قراره دانشجوی معترض سربه نیست شود، خوب چه گرگ اون بالا باشه چه کفتار و چه کرکس.
--------------
این حرفها شوآف روشنفکری نیست، (اگر هم دوست دارین اینطوری تصور کنید خیلی هم خوبه من گرفتار این شوآف هستم!) مخالف اعتراض هم نیستم، ولی این گونه اعتراض ها، این گونه عملکرد ها، از جنس عملکرد همان روزنامه نگار نابینای اولین مصاحبه روحانی است، این گونه عملکرد ها از جنس عملکرد دوستان عرزشی و بسیجی باتوم به دست است.
اینجا نه جنگی است و نه جنگلی، هر اتفاقی افتد در چهارچوب قانون(همین قانونی که خیلی هم مشکل داره) باید بیوفته.
وقتی همچین واکنشهای احساسی و فراتر از قانون رو می بینم نمی تونم بفهمم که چرا به نوشته های کیهان و صحبت های خاتمی و جنتی خورده میگیرید، اونا هم همینطور هستند، فقط کمی قدرتمند تر از این دوستان.
و ختم کلامم اینکه حرکت های رادیکالی چیزی بجز بدبختی به بار نمی آورد.حال این رادیکالیزم،  وابسته به حکومت باشد، یا اینکه مخالف حکومت.
  • باد سرکش

باد شرقی

باد غربی

سیاست

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی