باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
تا باد، به خانه ی خود بازگردد

آخرین مطالب

ایستادگی سر مواضع و حرفا

جمعه, ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ب.ظ
یکی سر شاخه نشسته بود و داشت از ته اره اش میکرد.  بهش گفتن مگه اون حکایت رو نشنیدی که...
گفت درخت مال خودمه،  اره مال خودمه،  سر و ته شاخه هم مال خودمه،  به شما هم هیچ ربطی نداره.
افتاد زمین و دست و پاش و... پاره شد.  اومدن بهش گفتن.
گفت هرچی پاره شده،  مال خودمه به شما هم هیچ ربطی نداره
ازش کلی خون رفت.
بهش گفتن داره ازت خون میره
گفت خون خودمه به شما ربطی نداره.
یکی گفت دوستانه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟
گفت بپرس.
گفت واقعا داری چه غلطی میکنی؟
جواب داد،  هیچی، سرمواضع و حرفام ایستادم.
این روایت ابراهیم رها،  داستان برخی از  دوستان می تواند باشد...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی