باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
تا باد، به خانه ی خود بازگردد

آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نیمه تمام» ثبت شده است

در کودکان عمل جایگذین ادراک است و هرچه احساس کودک شدیدتر جایگذینی بیشتر است. از نظر کودک عمل دلیل عمل است و وقتی که کسی چیزی را می‌شکند برای این نیست که خشمگین است بلکه تنها می شکند. کودک خشم را نه به عنوان خشم که به عنوان انگیزه ای قوی برای خراب کردن تجربه میکند و فقط پس از بلوغ است که با عواطف آنچنان که باید آشنا می شود.بی انکه به انگیزه آن دست عملی زند یا بخواهد دست به عملی بزند. کودک با خود نمی اندیشد که «اینقدر خشمگین هستم که می توانم این آدم را بکشم.» بلکه می اندیشد «وقتی ببینمش، می کشمش» و در عین حال تنها عملی که انجام می دهد این است که سکوت می کند و ساعتنها و حتی روزها حرف نمی زند چرا که کودک نمی تواند بپذیرد این حس( که بعدها در می یابد به آن خشم می گوند)هیجانی آنچنان قوی است که ممکن است چنان بر وی مسلط شود که دیگر در اختیارش نباشد. کودک نمی فهمد که او را چه می شود فقط می داند که باید چنین کند و تلاش برای اینکه کودک به کمک منطق وضع موجود را درک کند او را شکست خورده بر جای خواهد گذاشت.
در نظر کودکان بزرگترها مانند غولهای داستانهای پریان هستند چرا که از نظر آنها می خواهیم همه شگفتی هایی که به ما قدرت می دهد را برای خود نگه داریم و این چنین است که کودکان تصور می کنند مانند قهرمانهای داستان می تواند ما را با زیرکی فریب دهند و از این تفکر شاد می گردند و آن قدرتهای شگفت انگیز را به دست خواهند آورد و این امر را در رویاهای خود شکل می دهند. طبیعی است بین رویا و داستان ها تفاوتهای بسیاری وجود دارد که مهمترین تفاوت آن شکل و نوع برآورده شدن آرزوهاست. اگر فرد بزرگسال خود را به جای ادیپ (در نمایشنامه ادیپ) که به خودی خود می تواند واکشنهای نیرومند عاطفی و فکری در بزرگسالان بر انگیزد. شاید بتواند با نیروی ادراک بالغ خود آنچه را که به شکل نگرانی های کودکانه بر کودکان میگذارد را درک کند.
  • باد سرکش
عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن و عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است اما هست، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست، معرفت است و وقتی به رسیدن رسید، وصال است.
عشق از آن رو هست که نیست به رقص وا میدارد، می گریاند، می دواند و دیوانه میکند. عشق گاهی تو را به شوق حرکت وا می دارد و گاهی به درد در چاهی فرو میکشد. گاه خود عشق است و بودنش عشق و نگاهش دستش و قلبش عشق است و عشق می جوشاند بی آنکه بدند از کجا پیدا شده و روییده و شاید هم نخواهد که بداند.
معرفت آن هنگامه ای است که در عشق پیدا می شود همچون فردی ز پشت کوهه های شن از پناه طوفانی در هم پیچیده با خستگی و تشنگی و فرسودگی یک عمر از بیابان هلاکت می رسد به آبادیی با سایه ساری برای استراحت جوی هایی برای رفع عظش و کارگاهی برای رفع فرسودگی آنگونه که پیر جوان شود و اثر گذر از بیابان بر او نماند. معرفت پیر را جوان ، بیابان را آباد، رود خشک را خروشان، دریاچه نمک را آب گوارا می کند. عالم بدون هشق از هرگونه حرارت و حرکت خالی ست و عشق بدون معرفت از شادابی و آگاهی عشق تهی آن هنگاام که تو از عشق آگاه شدی از جهانی به جهان والاتر می رسی اندرون هر چیزی را می بینی و خوبی ها را پیدا می کنی و این همان است که مولانا آن را «طیب جمله علتهای ما» نام م ینهد و رهایی از خود است و سفر مقصود. و معرفت حاصل نمی شود جز برای انان که همه وجود خود را تسلیم عشق کرده اند و وجود خویش را بکلی از خودی پاک کرده و از آن نخوت که انسان را دایم به خود مقدی می کند یکسره رهایی می دهد.
پله بعدی از پله های سرگیجه آور این نردبان در حال عروج «وصال» است که با رسیدن صورت میگیرد فرد که خود را در دیگ محنت و ابتلا آموزده و با وصال به معشوق به جهانی وارد می شود که آیینه معشوق است و به قول مولانا «زنده واقعی جز او نیست» به قولی انسان در آن مقام به مرتبتی می رسد که بین او و معشوق رابطه ای پدید می آید که وی بکلی از خود خالی و طنین انداز معشوق می شود و هرچه وی میکند در راستای معشوق است در چنین مرتبیتی انسان خاکی به مشابه روح و جان نویی میگردد که ملایک در قیاس با آن حکم جسم را دارند و در اینجا وی حکم درخت و عشق حکم میوه را پیدا می کند که هر چند در ظاهر درخت بر آن مقدم است در حقیقت وجود آن مقدم بر درخت و غایت وجود اوست.
  • باد سرکش
روان تاریخ (هری سلدون) با طراحی از روی نظریه جنبشی گازها ابداع شد به این طریق به رفتار کلی جوامع می توان پی برد اما این راه حلها روی تک تک افراد اجرا شدنی نیست نظریه جنبشی گازها عنوان میدارد که هر اتم یا مولکول به طور تصادفی در گاز حرکت می کند بطوریکه نمی توان به مقعیت یا سرعت آن پی برد. اما با استفاده از آمار با دقت زیاد می توان به رفتار کلی و قواعد حاکم بر آنها پی ببریم.
به عنوان مثال همانطور که دما ویژگی ذاتی مجموعه ای ازمولکولهای گاز را ثبت میکند ریاضیات شبکه بطور کمی نشان می دهد که چگونه اعضای یک گروه اجتماعی بایکدیگر مرتبط هستند.
اما همانطور که می دانیم آنچه بر روی کاغذ کار می‌کند همیشه در بازی های دنیای واقعی که ریاضیات بازی ها (نش) پیش بینی کرده است اتفاق نمی افتد. اما می توان ریاضیات بازی ها را از نو به شکل معادلاتی باز نویسی کرد که در فیزیک آماری برای توصیف تمامی اتننواع سیستم های فیزیکی به کار می رود. این باز نویسی معادلات ساده بازی ها را به شکل پیچیده تبدیل می کند و تنها دلیلی که این پیچیدگی می تواند موضوع را به طبیعت نزدیک کند وبرای تحلیل رفتارهای طبیعی به کار رود یک موضوع ساده می باشد و آن این است که «پیچیدگی تکامل می یابد »و این نشان دهنده نقطه اوج یک مسابقه المپیک بدون پایان است. چرا که میل به انرژی حداقلی در سطح مولکول چندان تفاوتی با میل به سازگاری حداکثری در موجودات مدارد. یکی از مهمترین بخش های فیزیک آماری؛ مکانیک آماری است و ارتباط بین مکانیک آماری و نظریه بازی هابا کمک نظریه اطلاعات مستحکم شده است....
 
«نیمه تمام است»
  • باد سرکش