باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
تا باد، به خانه ی خود بازگردد

آخرین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

. دن براون نویسنده‌ای است که از حقایق غیر قابل انکار و شایعات غیر قابل باور داستانی معمایی می‌آفریند، که بسیاری را به خود جذب می‌کند.
نماد گمشده در حقیقت ادامه ای هست بر مجموعه ی رابرت لانگدان که تو هر جلدش به کدگشایی ها و سمبل شناسی های فراروانی پرداخته شده و مذهب همواره شیرازه ی اصلی داستان روبه دوش میکشه.شیاطین و فرشتگان اولین جلد از این مجموعه س که در رم اتفاق میفته و بیشتر به فرقه ی اشراقیون و ارتباطش با کلیسا میپردازه.رمز داوینچی دومین جلد از این مجموعه س که در فرانسه اتفاق میفته و به جام مقدس و قضیه ی نوادگان عیسی مسیح میپردازه و بسیار جنجالی و ضد کلیسا هم بوده و نماد گمشده هم سومین جلد این مجموعه س که تو واشنگتن اتفاق میفته و به قدیمی ترین افسانه های باستانی و فراماسونی میپردازه.
دو کتاب قبلی در اروپا اتفاق می افتد، ولی «نماد گمشده» در واشنگتن آمریکا جریان دارد. این بار دن براون کلیسای کاتولیک را کمی به حال خود گذاشته و به فرقه ی اسرار آمیز فراماسونری پرداخته و سیاست را با نمادها و نشانه ها، هنر و علم جدیدی به نام نوئتیک در آمیخته است. در مجموع کتاب گیرا و خواندنی ست و با ارجاعات تاریخی خود خواننده را شگفت زده می کند. تمام ارکان داستان هنر، علم و سیاست برای پیشروی داستان به خدمت گرفته می شوند. نکته ی جالب توجه در کتاب این است که در همان فصل های ابتدایی کتاب، دن براون از زبان رابرت لنگدان از «راز داوینچی» می گوید که اصلاً قصد جنجال و بلوا نداشته.
این بار سبک داستان کمی متفاوت است. اگر در دو کتاب قبلی از سری لنگدان، یعنی «شیاطین و فرشتگان» و «راز داوینچی»، هر کدام با یک قتل آغاز می شد، نماد گمشده با مرحله ای از آیین تشرفی ماسونی آغاز می شود. در دو کتاب قبلی اگر نام، هویت و نقش مجانین شیفته ی رازهای باستانی و مذهب تا آخر داستان مشخص نبود، هر چند این بار نیز روال داستان تا حدودی اینگونه است، اما این بار شخصیت اصلی را می شناسیم و از همان اوایل با دلایل شکل گیری کاراکتر و سرگذشت او آشنا می شویم، با اینکه در پایان داستان با چرخشی هنرمندانه به حقیقتی جالب خواننده دست پیدا می کند.
کل داستان در یک بازه زمانی دوازده ساعته در واشنگتن اتفاق می‌افتد و محوریت داستان موضوع فراماسونری و ارتباط با علوم نوئتیک است. لنگدان ظاهراً به دعوت یکی از دوستان فراماسون خود به قصد انجام یک سخنرانی در ساختمان کنگره ایالات متحده وارد واشنگتن دی سی می‌شود. پس از ورود به ساختمان کنگره رابرت لنگدان با دست راست قطع شده دوست خود مواجه می‌شود که در وسط سالن به سمت مشخصی اشاره می‌کند. با توجه به شواهد، لنگدان در می‌یابد که دوستش ربوده شده و رباینده بدین وسیله از وی می‌خواهد که برای او هرم مخفی فراماسون‌ها را که گفته می‌شود در جایی در شهر واشنگتن پنهان شده، و همچنین کلمه‌ی گمشده‌ای را که گفته می‌شود کلید دستیابی به قدرت و دانش مخفی گذشتگان است پیدا کند.این داستان با پیچ و خم‌های زیاد بالاخره به پایان می‌رسد.
تم اصلی این داستان اومانیسم و خداانگاری انسان است و از نظر محتویات بسیار با ارزش تر و خواندنی تر از دو جلد پیشین بوده و دن براون تو این کتاب مستقیما به خود خدا اشاره میکنه و به حواشی نمیپردازد و در نقاط متعددی از داستان به خواننده گفته می‌شود که انسان توانایی رسیدن به مرتبه‌ی خدایی را دارد. در این کتاب به دفعات از فراماسونری دفاع می‌شود و فراماسون‌ها را افرادی آگاه که نیت‌های خیرخواهانه دارند به تصویر کشیده، کسانی که ضدفراماسون‌ها هستند را به سخره می‌گیرد. همین موضوع می تواند برای افرادی که از فراماسونری و این مکتب اطلاع دقیق ندارند خسته کننده و گیج کننده باشد.
صحبت کردن در باره مطالب این کتاب با در نظر گرفتن مطالب مذهبی ذکر شده در متن و پیشینه آن کار و بحثی جداگانه و تخصصی می طلب چرا که اکثر موضوعات مطرح شده با این که با یک سری از تعالیم دینی مطابق است، به علت محیط داستان نویسنده برخی را قلب کرده و برخی را برداشتی نا همگون و برخی دگر را برداشتی مستقیم داشته که این امر نیاز به تخصص لازم می باشد.
اما اگر به کتاب به عنوان یک رمان جنایی، معمایی نگاه شود، می توان قدرت قلم نویسنده را در ایجاد حس تعلیق و به همراه کشیدن خواننده برای ادامه داستان دید، با اینکه نویسنده در این کتاب برخلاف دو کتاب قبلی بسیار خود را درگیر بیان نماد شناسی و فراماسنونها و مسایل آنها می کند که این خود خسته کننده است.
بطور کلی با اینکه در ابتدای کتاب مطابق سنت همیشگیِ دن براون، اطلاعاتی با عنوان حقایق مطرح می شود که به رغم ادعای نویسنده بر واقعی بودن آن، مترجم این ادعا را رد کرده و از ما خواسته که از داستان لذت ببریم، به این کتاب می توان تنها به عنوان یک رمان جالب که از اطلاعات تاریخی و نماد شناسی و اجتماعی جهت اهداف داستان استفاده کرده است نگاه کرد و مانند کتابهای سینوهه و یا خداوند الموت و نمی توان به عنوان رمانی که از اطلاعات صحیح و دقیق تاریخی نوشته شده باشد، استناد کرد.
  • باد سرکش
[caption id="" align="aligncenter" width="300" caption="امپراتوری خورشید"]image[/caption]
بالارد داستان نویسی بود که  کتابهایش سرشار ازتصاویر مدرنیته اوتوپیا‌زدوده، مناظر غم‌افزای ساخته دست بشر و تأثیرات فیزیولوژیک توسعه اجتماعی، تکنولوژیکی و محیط‌زیستی. رمان‌های تاریک و اغلب تکان‌دهنده او به نوعی ذوب شدن کلاهک یخی را پیش بینی می کند. به قول مارتین آمیس: بالارد بخش متفاوت و دست نخوردهوای از مغز خوانندگان را مدنظر قرار می دهد.
جنگ واقعی آن چیزهایی بود که خودش از اشغال چین به دست ژاپنی ها در ۱۹۳۷ دیده بود، جنگ واقعی رزمگاه های قدیمی هونگ جائو ولونگ هوا بود که هر بهار استخوان مردگان دوباره در شالیزارها سبز می شدند و به سطح آب می آمدند، جنگ واقعی هزاران پناهنده ی چینی بود که انبوه انبوه در جان پناه های چوبی پوتونگ از وبا می مردند، جنگ واقعی سرهای غرقه به خون سربازان کمونیست بود که در سراسر بند چینی ها بر سر نیزه زده بودند. در جنگ واقعی کسی نمی داند طرف کیست، و نه پرچمی در کار است، نه گوینده ای، نه برنده ای، در جنگ واقعی دشمنی در میانه نیست.(از متن کتاب)
رمان امپراطوری خورشید رمانی است که به جنگ چین و ژاپن در سال‌های جنگ جهانی دوم می‌پردازد. رمان تصاویر هولناک و تکان دهنده‌ای از جنگ را پیش روی خواننده می‌گذارد و همه این‌ها البته تنها قسمتی از خلاقیت بالارد است که اتفاقا کودکیش را در بحبوحه جنگ چین و ژاپن گذرانده است نشان می دهد. امپراطوری خورشید رمانی درخشان است که با نگاه متفاوتی به جنگ و موقعیت انسان‌ها در آن می‌پردازد.  شرح صریح و بی‌پرده‌ای از دوران بچگی او در ژاپن در اردوگاه در خلال جنگ جهانی دوم است، جایی که او با گرسنگی، مرگ و انواع و اقسام وحشیگری و سبعیت دست‌و‌پنجه نرم کرد. با این‌حال درست همان‌طور که وقایعی، که رمان هنرمندانه به توصیف آنها می‌پردازد، کمک کردند دیدگاه منحصر‌به‌فرد بالارد به جهان شکل بگیرد، موفقیت این کتاب جایگاه او را در مقام نویسنده‌ای درخشان ثابت کرد.بالارد سال های اسارت در اردوگاه را به چشم آموزش دردناکی درباره ی توانایی ها و ظرفیت های وحشاینه ی بشریت نگاه می کند.بالارد از ان سال ها چنین یاد می کند:گمان نمی کنم کسی بتواند سختی های جنگ  را تجربه کند و برداشت او از جهان برای همیشه دگرگون نشود...جنگ آمد،سه سال در اردوگاه بودم و بزسالان را زیر فشار عصبی می دیدم،بعضی ها به فشارهای عصبی تسلیم می شدند،بعضی ها بهبودی می یافتند و شجاعت تزلزل ناپذیری از خود نشان می دادند.آموزش بزرگی بود؛دیدن حقیقت وجود آدمی بسیار سودمند و آموزنده است،اما بسیار هم چالش برانگیز است،و آن درس ها همه ی عمر با من مانده اند.
بطور کلی می توان گفت کتاب بالارد "درامی ضد جنگ، و استعاره ای از انسانی که زیر رگبار حوادث خورد کننده رها شده است" می باشد.
بنظر من این کتاب را می توان به عنوان کتابی در در تقابل با جنگ  مطرح کرد و جزو یکی از صد کتابی که در این عصر باید مطالعه شود معرفی کرد.
البته کتاب تنها گوشه ای از فیلم اسپیلبرگ است که در سال ۱۹۸۷ به همین نام ساخت، فیلمی تاثیر گذار که حتی می توان گفت در نشان دادن هدف بالارد از او پیشی گرفته است.
  • باد سرکش
کتاب کوری
 
کوری نوشته ژوزه ساراماگو به نظر من یک رمان پسا مدرن و خاص و جزء معدود اثرهایی که خارج از حصار زمانی، مکانی، شخصیتی خاص مشکلات اجتماعی و رفتارهای حیوانی انسانی را در پاراگرافهای طولانی و توصیفی نشان میدهد.
خود ساراماگو در باره کتابش میگوید:« این کوری واقعی نیست ، تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسانها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمی‌کنیم....»
در این کتاب شخصیت های داستان اسم ندارند و گاها با نقشهای اجتماعی، و یا نشانه های ظاهری معرفی می شوند، مانند همسر چشم پزشک، دختری با عینک دودی سیاه وغیره.
در بین سطور این کتاب علاوه بر برخورد آدمهای کور شده توسط کوری سفید، با هم برخورد آدمهای بینا نیز با آنها نشان داده میشود، با اینکه تمامی داستان از نگاه همسر چشم پزشک که کور نشده اما خود را به کوری زده تا بتواند از همسرش مراقبت کند(بر خلاف دیگر افراد که از کوری فراری بودند و شاید این تنها دلیلی باشد که همسر چشم پزشک کور نشده) و محیط روایی داستان در بین کورها و رفتارهای بین آنهاست، اما می توان از نحوه رسیدگی مسئولین به کورها که آنها را در یک تیمارستان متروکه و قدیمی قرنطینه کرده و به نیازهای اولیه طبیعی آنها مانند مستراح رفتن و خوراک به کمترین میزان توجه می کنند، نمادی از توجه انسانهای سالم (به ظاهر) با انسانهای بیمار و مشکل دار را مشاهده کرد.
رفتار افراد کور شده هم با هم دقیقا نشانه رفتار حیوان گونه انسانهاست، افرادی که تا وقتی عده ای قوی تر نیامده بودند، با نظمی نسبی رفتار میکردند و وقتی عده ای قوی آمدند، به راحتی تسلیم آنان شده و سر تسلیم فرو آوردند، تا جایی که کثیفترین خوی وحشی گری افراد قوی را تحمل کردند و فقط در خود نالیدند(مانند خیلی از جوامع امروزی)
بطور کلی رمان کوری آیینه تمام نمای جوامع بشری است و تلنگری هشدار گونه بر آنان تا نشانشان بدهد با هرچقدر پیشرفت و یا بالیدن به علم و دین و ثروت و خون هرچیزی باز هم انسان همان انسان است و اگر عقل و فکر در پشت اعمالش نباشد، سرانجامی برایش قابل تصور نیست.
در باره ترجمه این کتاب باید بگویم که به شخصه ترجمه مینو مشیری را بیشتر از دو ترجمه دیگر می پسندم.
پ.ن: این متن در گودر و  پلاس نیز منتشر شده است.
  • باد سرکش
امسال نیز نمایشگاهی به نام کتاب و به کام دیگر چیزها در محب مصلی تهران تشکیل شد.
از نکات بارز این دوره:
۱- اجازه ندادن به نشر چشمه و ثالث برای ایجاد غرفه در نمایشگاه بود، که همانند نشر کاروان چند سال پیش، خود نمایشگاهی در در فروشگاههای خود برگذار کردند...
۲- در نمایشگاه امسال کتب قرآنی تنها با رسم الخط عثمان طه مجوز حضور داشته و بقیه رسم الخط های قرآن به سرنوشت دیگر کتب ممنوعه در آمدند...
۳- در نمایشگاه امسال به علت ازدحام جمعیت شاهد حرکات دیپلماتیک بیشتری خواهیم بود...
۴- با توجه به گرانی کتب مفید بن کتاب ۲۰ هزار تومانی دولتی در اختیار تعداد محدودی از دانشجویان قرار گرفت (البته با دریافت ۲۰هزار تومان دیگر در مجموع ارزش آن به ۴۰ هزار تومان رسید) که می توانند به روبروی دانشگاه تهران در خیابان انقلاب مراجعه کرده و با فروش حدود ۹۰% ارزش ریالی آن در حدود ۳۶ هزار تومان اسمی و ۱۶ هزار تومان واقعی دریافت کنند و با آن برای چند روزی بتوانند شکم خود را با کمک رستورانهای کناره میدان انقلاب سیر نمایید...
۵- روز جمعه اول نمایشگاه امسال مصادف شده است با رای گیری دور دوم مجلس نهم، بهترین موقعیت برای پروپاگاندای صدا و سیما...
پ.ن: به نظرم اونایی که اهل کتاب باشند از شهرهای کتاب(مخصوصا شهر کتاب مرکزی) بیشتر از نمایشگاه های کتاب استفاده ببرند...
  • باد سرکش