54 روز دیگه باقی مانده است.
- ۰ نظر
- ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۲۷
56 روز دیگه باقی مانده است.
دیروز یه سری ناوشکن دیگه به سمت خلیج ارسال شدش.
یه شایعه انفحار هم توی کویت داشتیم.
امروز یک سال بعد از خروج آمریکا از برجام، روحانی اعلام کرد که ایران دو بند از بندهای برجام رو اجرا نمیکنه.
1- فروش اورانیم و خرید کیک زرد
2- فروش موجودی مازاد آب سنگین
و 60 روز فرصت داد برای اصلاح سیستم مبادله بانکی و خرید و فروش نفت و بعد از 60 روز دو بند دیگر را اجرا نمی کند.
1- عدم رعایت سطح غنی سازی
2- دوباره سازی و بکارگیری اراک
روز منفی یک
فرانسه ایران رو تهدید کرده بود که اگه این کار رو بکنه مشکل بر میخوره.
در انقلاب شاه اول حرف انقلابیون را نمی شنید و انقلابیون هی بیشتر فریاد کشیدند و عصبانی تر شدند. بالاخره زمانی که شاه صدای انقلابیون را شنید و گفت پیام انقلاب شما را شنیدم، دیگر انقلابیون آنقدر در هیجان و هیاهوی انقلاب خود گم شده بودند که صدای شاه را نشنیدند. انقلاب اسلامی حاصل برخورد تاریخی یک حکومت نابالغ با یک جامعه مدنی نابالغ بود. اگر یکی از این دو بالغ بود، صدای دیگری را به موقع میشنید و نمیگذاشت کار به فروپاشی بکشد؛ بلکه پیش از نقطه فروپاشی، برای یک انتقال عقلانی در قدرت، به تفاهم می رسیدند.
حکومت اکنون چنان خودش را در بحران گرفتار کرده است که دیر یا زود باید بین پذیرش پاردایم شیفت (افق گشایی / دگرش پذیری) یعنی پذیرش تغییرات جدی در اولویتبندی اهداف و چیدمان ساختار خویش یا تن دادن به درهمریزی ساختار کنونی تصمیم بگیرد. اصلا دیگر نیازی به نقد نیست. نقد مربوط به زمانی است که بحران نیامده است؛ میگوییم و نقد میکنیم بلکه بحران نیاید. اکنون دیگر بحران آمده است، خود بحران بهترین ناقد عملکرد این ساختار قدرت است.
برای مشخص شدن چارچوب بحث، کلیدواژهها رو تعریف و ساده سازی کنیم: اصلاحات سیاسی ( reform ) که با عنوان دمکراسیسازی ( democratization ) هم میشه ازش یاد کرد به فرآیند بازتوزیع ( redistribution ) قدرت سیاسی گفته میشود. برای سادگی بحث فرض میکنیم جامعه از دو طبقه تشکیل شده. طبقه فرادست ( Elite ) در برابر طبقه فرودست ( Mass ) که با عنوان شهروندان معمولی یا توده مردم شناخته میشود. تفاوت این دو طبقه در میزان بهرهمندی از منابع اقتصادی، تاثیرگذاری در قدرت سیاسی و ... است. بازتوزیع قدرت در فرآیند دمکراسیسازی یعنی بخشیدن حق دخالت در امور سیاسی به شهروندان ( از طریق انتخاب نماینده، حق رای) و امور اقتصادی ( از طریق تصویب و اجرای سیاستهای مالیاتیای که بیشتر متوجه طبقه ثروتمند(
دمکراسیسازی دو مولفه اساسی و ساختاری داره که اینجا بهش اشاره میکنیم :
دوستی می گفت هر تزی آنتی تز خود را به همراه دارد همانطور که هر منطقی نقیض خودش را به همراه دارد.
و اینگونه شده است که تز انتقلاب منجر به این وضعیت فعلی ما شده است...