باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
تا باد، به خانه ی خود بازگردد

آخرین مطالب

اﺯ ﻣﺘﻦ ۴

دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۱۹ ب.ظ
ﻣﮕﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺁﺩﻡ.ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺸﻮﺩ, ﻋﺸﻖ اﺑﺪﻱ ﻓﻘﻄ ﺣﺮﻑ اﺳﺖ. ﭘﻴﺶ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺁﺩﻡ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﺎﻃﺮ ﻛﺴﻲ ﺭا ﺑﺨﻮاﻫﺪ. اﻣﺎ  اﻛﺜﺮا ﻭﻗﺘﻲ ﺁﺩﻡ ﻓﻜﺮ.ﻣﻴﻜﻨﺪ  ﻛﻪ ﺩﻟﺶ ﺳﺨﺖ ﭘﻴﺶ ﻳﻜﻲ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﻳﻚ ﺩﻓﻌﻪ, ﻳﻚ ﻣﻮﻗﻌﻲ, ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ, ﻣﻲ ﺑﻴﻨﺪ ﺗﻪ ﺩﻟﺶ ﺑﺮاﻱ ﻳﻜﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﻣﻴﻠﺮﺯﺩ. اﮔﺮ ﺑﺎﻭﻓﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﻟﺶ ﺭا ﺧﻔﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺩﻝﻟﺮﺯﻩ ﺑﺒﺎﻳﺶ ﻣﻲ ﺟﺎﻧﺪ. اﮔﺮ ﺑﻲ ﻭﻓﺎ ﺑﺎﺷﺪ, ﻣﻲ ﻟﻐﺰﺩ و ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺵ ﻋﺬاﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺮ ﺩﻟﺶ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ. ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺣﻜﻤﺘﺶ ﺭا ﻧﻤﻲ ﺩاﻧﺪ.
ﺣﺎﻻ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺁﺩﻡ اﺳﺖ, ﻛﻪ ﺣﺴﺮﺕ ﺭا ﺑﺨﻮاﻫﺪ ﻳﺎ ﻋﺬاﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﺭا. ﻳﻜﻲ ﺭا ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﺪ و ﺭاﻩ ﻓﺮاﺭﻱ ﻧﺪاﺭﺩ.
ﺷﺎﻫﺪﺧﺖ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ اﺑﺪﻳﺖ, ﺁﺭش ﺣﺠﺎﺯﻱ

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی