باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
تا باد، به خانه ی خود بازگردد

آخرین مطالب

الرحمن الرحیم

فراخ بخشایش مهربان

رحمن است که راه مزدوری آسان کند .رحیم است که شمع دوستی در راه دوستان بر افروزد . مزدور همیشه رنجور و در آرزوی حور و قصور ، و دوست دربحر عیان غرقه نور!

 روزی که مرا وصل تو در چنگ آید

از حال بهشتیان مرا ننگ آید

رحمن است که قاصد آن را توفیق مجاهدت داد ، رحیم است که واجد آن را تحقیق مشاهدت داد آن حال مرید است و این حال مراد ، مرید به چراغ توفیق رفت به مشاهده رسید ، مراد بشمع تحقیق رفت به معاینه رسید ! زیرا طالب به دوری از خود به وی نزدیک شود و به گم شدن از خود ، وی را آشنا گردد ، که او نه از قاصدان دور است ، و نه از طالبان گم ، و نه از مریدان غایب !

رحمتی کن بر دل خلق و برون آی از حجاب

تا شود کوته زهفتاد و دو ملت داوری !

  • باد سرکش
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند جهان دار بخشنده مهربان
نزد اهل عرفان :
ب ، بهار خدا و سین سنای خدا و میم ، ملک خدا.
نزد اهل معرفت :
ب بهای احدیت سین سنای صمدیت ، میم ملک الوهیت . بهاء او قدیم ، سناء او کریم ، ملک او عظیم . بهاء او با جلال ، سناء او با جمال و ملک او بی زوال . بهاء او دلربا ، سناء او مهر افزا ، ملک او بی فنا ء.
ای پیش رو از هرچه بخوبی است،جلالت
ای دور شده آفت نقصان.زکمالت
زهره به نشاط آید چون یافت سماعت!
خورشید به رشک آید چون دید جمالت
 
نزد اهل ذوق :
ب بر با اولیاء، سین سر با اصفیاء ، میم منت بر اهل ولاء ، ب بر او با بندگان ، سین سر او با دوستان ، میم منت او با مشتاقان . اگر نیکی او نبودی ، چه جای تعبیه سر او بودی ؟ وگر منت او نبودی ، بنده را چه جای وصل او بودی ؟ . و بر درگاه جلال او چه محلی بودی ؟ گر مهر ازل نبودی بنده چگونه آشنای لم یزل بودی ؟
آب و گل را زهره مهر تو کی بودی اگر
هم به لطف خودی نکردی در ازلشان اختیار
مهرذات تو است الهی دوستان را اعتماد
یاد وصف تو است یا رب غمگنانرا غمگسار
دنیا به نام خدا خوش است و عقبی به عفو او و بهشت به دیدار او ، در دنیا اگر نه پیغام و نام خدای بودی ، بنده را چه جای منزل بودی ، و در عقبی اگر نه عفو و کرمش بودی کا ر بنده مشکل بودی ، در بهشت اگر نه دیدار دل افروز او بودی شادی درویش چه بودی؟ خدایا به نشان تو بینندگانیم ، به شناخت تو زندگانیم ، به نام تو آبادانیم ، به یاد تو شادمانیم ، به یافت تو نا زانیم ، مست از جام مهر تو مائیم ، صید عشق در دام تو مائیم...
زنجیر معنبر تو دام دل ما است
عنبر ز نسیم تو غلام دل ما است
در عشق تو چون خطمه بنام دل ما است
گویی که همه جهان به کام دل ما است.
اسم بسم الله از سمت گرفته اند و سمن داغ، یعنی گوینده بسم الله دارنده آن رقم و نشان کرده آن داغ است.حضرت رضا (ع) فرموده: وقتی بنده بسم الله می گوید یعنی خداوندا داغ دارم و بدان شادم، اما از بود خود بفریادم ، کریما بود مرا از پیش من برگیر که بود تو راست کند همه کارم. خدایا بود تو چراغ معرفت بیفروخت پس روشنی دل من افزونی است، گواهی تو ترجمانی من کرد پس نداء من افزونی است، خداوندا از بود خود چه دیدم؟ مگر بلا و عنا، و از بود تو چه رسیدم؟ همه عطا و وفا!
آغاز کتاب خدا برنام الله و رحمن و رحیم از آن جهت است که همه معانی در آن سه نام جمع است و آن معانی سه قسم است: قسمی جلال و هیبت و آن در نام الله است، قسمی نعمت و تربیت و آن در نام رحمن است، قسمی رحمت و مغفرت و آن در نام رحیم است!
معنی دیگر آنست که در آنست که درآن زمنا که خداوند پیغمبر را به خلق فرستاد مردم سه گروه بودند: بت پرستان، جهودان، ترسایان. گروه نخست نام افریننده را الله می دانستند و این نام در میان آنان مشهور بود، گروه دوم نام او را رحمن می دانستند و در تورات مذکور، گروه سوم نام او را رحیم می دانستند و نزد آنان در انجیل معروف است.
اینکه آغاز به نام الله و بعد رحمن و سپس رحیم شده . جهت آنست که سرآغاز همه آفرینش است و بعد قدرت و پرورش و سپس رحمت و آمرزش. یعنی که به قدرت بیافریدم و به نعمت بپروریدم و به رحمت بیامرزیدم.
پیر طرقت گفت:
خداوندا نام تو مارا جواز، مهر تو مارا جهاز، شناخت تو ما را امان. و لطف تو ما را عیان. خداوندا، ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی و مومنان را گواهی، چه عزیز است آن کس را که تو خواهی...
پی نوشت: طی هفت پست در چهار روز آینده، سوره حمد به تفسیر خواجه عبدالله انصاری را میگذارم باشد که مقبول افتد.
  • باد سرکش
الحمد لله رب العالمین
ستایش نیکو و ثنای بسزا خداوند جهانیان راست.
الحمدلله :
ستایش خدای مهربان ،کردگار روزی رسان ،یکتا در نام ونشان . خداوندی که ناجسته یابند . درنیافته شناسند و نادیده دوست دارند . قادر بی احتیال ، قیوم بی گشتن حال ، در ملک ایمن از زوال ، در ذات و صفات متعال ، لم یزل و لایزال . موصوف به وصف جلال . عزت قرآن به عجز بندگان گواهی داد و به کمال جلال و تقدس از ایشان نیابت کرد و خود را ثنا گفت و ستایش خود را به آنان بیاموخت و به آنان دستور داد وگرنه یارای چه کسی باشد که به چگونگی ستایش او پی برد ! ای سزاوار ثنای خویش و ای شکر کننده عطای خویش ، بنده به ذات خود از خدمت تو عاجز و به عقل خود از شناخت منت تو عاجز و به توان خود از سزای تو عاجز. کریما گرفتار آن دردم که تو درمان آنی ، بنده آن ثنایم که تو سزای آنی ، من در تو چه دانم که تو خود دانی ، تو آنی که خود گفتی .بدان که حمد یا بر دیدار نعمت است یا بر دیدار منعم . آنچه بر دیدار نعمت است : طاعت وی به کار بردن و شکر او را بر میان بستن ، تا امروز در نعمت بیفزاید و فردا به بهشت رساند. و آنچه که بر دیدار منعم است : زبان حال جوانمردی است که او را شراب شوق دادند و با شرم او را با صاحب نعمت هم دیدار کردند تا از خود فانی شد،ذکرحق شنید، چراغ آشنایی دید ، اجابت لطف شنید ، توقع دوستی دید و به دوستی لم یزل رسید . این جوانمرد نخست نشانی یافت بی دل شد ، پس باریافت همه دل شد ، پس دوست دید ، بر سردل شد!
پیر طریقت گفت : دوگیتی در سر دوستی شد ، و دوستی در سر دوست ، اکنون نمیتوانم گفت که او است!
چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوش است تا دوست در اوست
از دیده و دوست فرق کردن نه نکوست
یا اواست به جای دیده یا دیده خود اوست
رب العالمین:
پروردگار جهانیان ، یکی را پرورش تن روزی و یکی را پرورش دل روزی ، یکی تن پرور به نعمت ، یکی دل پرور به ولی نعمت ، نعمت بهره کسی است که از کوشش در خدمت فروگذار نکند . طمع دیدار دوست صفت مردان است و پیروزی از آن بنده است که دوست او را عیان است .
ای منظر تو نظاره گاه همگان
پیش تو در افتاده راه همگان
ای زهره شهرها و ماه همگان
حسن تو ببرد آب و جاه همگان
  • باد سرکش
آهی که من کشیده ام شاید شنیده باشی
کز خویش هم رمیده ام شاید شنیده باشی
درآرزوی مهرت از هفت جهان گذشتم
چون باد گشتم آنجام شاید شنیده باشی
  • باد سرکش
همیشه همه از نقطه کات کردن یک رابطه می ترسن، اما من از اون لحظه ای می ترسم که یکی از طرفین پیش خودش میگه ولش کن اون یکی رو، اون لحظه که دیگه  منتظر تماسی، اس ام اسی چیزی نیستی، اون لحظه که حتی یادت میره اون هست و کارهای ساده مثل تلویزیون دیدن مهمتر از چیزی که میشه که قرار بوده انجام بدی، اون لحظه که می پیچونیش تا که بری یه دوست قدیمی یا جدید رو ببینی، اون لحظه که حتی دیگه بهش نمیگی چه خبره و فقط کار داری…
  • باد سرکش
بدان که حرف بر چهار قسم است
حرفهایی که زده می شوند برای نشنیدن
حرفهایی که زده می شوند برای شیندن
حرفهایی که زده نمی شوند برای شنیدن
قسم اول بار گوینده را تنها سبک می کند و شنونده گوشی را باید در کند و گوشی را دروازه.
قسم دوم که گفت و شنود است و شنونده ای که شنونده باشد می شنود نه اینکه فقط گوش دهد.
قسم سوم ناگفته های یک فرد است
و اما قسم چهارم ترکیبی از قسم دوم و سوم است؛ حرفهایی که شاید تو بشنوی اما در پشتشان ناگفته هایی است.
بدان که از این قسم بسیار سخنان است...
  • باد سرکش
یک مرد یا پر از عشق است یا پر از هیچ
و تمام این احوالات وابسته است به یک حضور
  • باد سرکش
روان تاریخ (هری سلدون) با طراحی از روی نظریه جنبشی گازها ابداع شد به این طریق به رفتار کلی جوامع می توان پی برد اما این راه حلها روی تک تک افراد اجرا شدنی نیست نظریه جنبشی گازها عنوان میدارد که هر اتم یا مولکول به طور تصادفی در گاز حرکت می کند بطوریکه نمی توان به مقعیت یا سرعت آن پی برد. اما با استفاده از آمار با دقت زیاد می توان به رفتار کلی و قواعد حاکم بر آنها پی ببریم.
به عنوان مثال همانطور که دما ویژگی ذاتی مجموعه ای ازمولکولهای گاز را ثبت میکند ریاضیات شبکه بطور کمی نشان می دهد که چگونه اعضای یک گروه اجتماعی بایکدیگر مرتبط هستند.
اما همانطور که می دانیم آنچه بر روی کاغذ کار می‌کند همیشه در بازی های دنیای واقعی که ریاضیات بازی ها (نش) پیش بینی کرده است اتفاق نمی افتد. اما می توان ریاضیات بازی ها را از نو به شکل معادلاتی باز نویسی کرد که در فیزیک آماری برای توصیف تمامی اتننواع سیستم های فیزیکی به کار می رود. این باز نویسی معادلات ساده بازی ها را به شکل پیچیده تبدیل می کند و تنها دلیلی که این پیچیدگی می تواند موضوع را به طبیعت نزدیک کند وبرای تحلیل رفتارهای طبیعی به کار رود یک موضوع ساده می باشد و آن این است که «پیچیدگی تکامل می یابد »و این نشان دهنده نقطه اوج یک مسابقه المپیک بدون پایان است. چرا که میل به انرژی حداقلی در سطح مولکول چندان تفاوتی با میل به سازگاری حداکثری در موجودات مدارد. یکی از مهمترین بخش های فیزیک آماری؛ مکانیک آماری است و ارتباط بین مکانیک آماری و نظریه بازی هابا کمک نظریه اطلاعات مستحکم شده است....
 
«نیمه تمام است»
  • باد سرکش
شبکات اجتماعیی مجازی فارسی خیلی سریع رنگ عوض می کنند و در ژانرها و مسایل جابجا میشوند...
بطور کلی فعالیت شبکات اجتماعیی مجازی فارسی از ابن سیستم خارج نیست
یک ژانری راه می افتد
گروهی شروع به بسط دادن می کنند
اگر گروه بسط دهنده از افراد خاص باشند ژانر فراگیر شده و اکثریت جامعه مجازی به ان می پردازند وگرنه ژانر فراموش میشود.
ژانر مانند یک تب تند اوج گرفته تکرار میشود، و بعد از چندی شدتش کم می شود.
درکنار این گروهها دسته ای هم هستند که بدون توجه با ژانر جدید فعالیت خود را ادامه می دهند.
در اینجا جامعه چند دسته میشود.
یک گروه ژانر را ادامه می دهند همچنان
یک گروه ژانر را پیگیری می کنند
یک گروه هم رژنر را کنار گذاشته و چا بسا حتی به ژانر حمله بکنند. حتی ممکن است در کنار این حملات ژانری جدید راه اندازی کنند.
و این چرخه ادامه پیدا میکند، نمونه این اتفاق را در ژانرهای تفربحی، ژانر پ ن پ و در ژانرهای اجتماعی ژانر عریان شدن گلشیفته می توان دید.
این تسلسل اتفاقات به تنها چیزی که منجر نمیشود موثر واقع شدن ژانر و تاثیر پذیری جامعه حقیقی از جامعه مجازی است.
اتفاقی که در سال ۸۸ بخشی از ان به وقوع پیوست اما باز هم همین تسلسل منجر به متوقف شدن تاثیر گردید.
به مرور اقلیت به دلیل کوچک بودن راحتتر این سیستم تسلسل را کشف کرده و به سادگی می تواند اکثریت را در مارپیچ سکوت گرفتار کند. و بدین سان شبکات اجتماعیی مجازی فارسی نیز گرفتار این مارپیچ می شوند
  • باد سرکش
یکی هم نیست در راستای سیاستهای کلی جمعیت رمز یا علی بگیم...
  • باد سرکش