چندیست که کسب درامد از طریق صفحات فیس بوک نیز به جامعه مجازی فارسی زبان کشیده شده؛ بطوری که این صفحات با انواع فعالیت شروع به عضو گیری و جمع آوری لایک کرده و پس از چندی مدیریت این صفحات را در مقابل مبلغی به فردی دیگر واگذار می کنند.
اکثر این صفحات برای جذب لایک(تعداد اعضا) از سه طریق فعالیت می کنند.
سری اول با کپی کردن مطالب جالب که از دیگر شبکه های اجتماعی مجازی تولید محتوا شده سعی در جذب مخاطب دارند.
سری دوم با استفاده از عکسهای با محرک های جنسی و یا صبحت ها و کلماتی با درون مایه مسایل جنسی و سکسی اقدام به این امر میکنند
سری سوم با استفاده از تحریک احساسات کاربران به این مهم دست پیدا میکنند.
.
گروه اول صفحات اگر منبع مطالبی که استفاده می کنند را ذکر کنند می توان گفت جزو مفید ترین صفحات هستند که میتوانند حتی سالها فعالیت کنند و همچنان عضوگیری نمایند.
گروه دوم معمولا بعد از چندی داغی مطالب و عکسهای خود را از دست داده و مخاطبینش به سمت دیگر صفحات مشابه پراکنده شده و محبوبیت خود را از دست میدهند.
اما گروه سوم صفحات در مناسبت های خاص و موضوعات خاص قارچ مانند رشد کرده و پس از استفاده از احساسات کاربر و جمع آوری عضو سریع به فروش می رسند.
این گروه معمولا با نشان دادن اتفاقاتی خاص مانند عکسهای حادثه دیدگان زلزله، وضعیت بچه های کار، سرمازدگی افراد بی خانمان ؛ با قراردادن عکسهای شهدا و مجروحین جنگ و حتی گاهی با نشان دادن عکس میرحسین موسوی، زهرا رهنورد؛ مهدی کروبی و یا زندانیان سیاسی و مشابه این موارد که موجب تحریک احساس نوع دوستی؛ ترحم و یا حتی احترام افراد میشود نسبت به جمع آوری لایک اقدام میکنند.
سیستم سیاسی و یا مذهبی نیز در پاره ای از موارد از همین روش گروه سوم اما با شکلهای دیگر این عمل را انجام می دهد که این موضوع از نقطه نظر مدیریتی به عنوان استفاده از تحریک احساس در جهت انگیزش افراد موضوعی قابل قبول است اما دو موضوع مهم در این باره در علوم مدیریتی مطرح میشود.
ابتدا موضوع کنترل و جایگاه این تحریک و هدف استفاده از انگیزش ایجاد شده و بعد از آن مدیریت انگیزش ایجاد شده می باشد که در بسیاری از موارد این موضوع نادیده گرفته میشود.
که در صفحات اینترنتی اکثرا هدف از این عمل جذب مخاطب و فروش آن صفحات است و سیستم سیاسی اکثرا قدرت نمایی برای رقبای داخلی و سیستمهای سیاسی خارجی و در سیستم مذهبی نیز که این روزها وارد این موضوع شد؛ جذب مخاطب و طرفدار و قدرت نمایی به دیگر همکاران می باشد.
متاسفانه این عمل درست با عملکردی نادرست سیستم های عمل کننده موجب نتیجه عکس و ضد نسبت به سیستم استفاده کننده شده است که نمود این امر در سیستم مذهبی بسیار روشن تر می باشد.
به عنوان نمونه در ایام محرم بسیار از مداحان و سخنرانان (با دستمزدهای بسیار بیشتر از سطح متوسط رو به بالای جامعه) با تغییراتی عجیب و غریب در داستان عاشورا و حتی بدعت گذاری های مختلف باعث تغییر داستان کربلا شدند و بسیاری از هیئت با سر و صدا و شلوغی کاذب و یا با راه انداختن دسته های عزاداری در مسیر های رفت و آمد مردم و استفاده از پرچمها و وسایل صوتی و نواختن موسیقی بزرگ و تبلیغاتی باعث مزاحمت مردم و همسایه ها می شوند.
این گونه موارد همانطور که اخیرا در جامعه ایران مشاهده می شود. این روش در چند دوره موجب جذب مردم و اقشار مختلف گردید اما به مرور و در بلند مدت موجب دفع مردم از این مراسمها و به مرور به دلیل استفاده از مذهب در مقابل افراد شاکی از مزاحمت ها از اصل دین شده است و به مرور مراسمهای مذهبی به جای عزاداری کردن به مراسمهای دید و بازدید و کارنوالهای غم و عذا داری(ترکیبی که نشانه هدف مخاطب از ورود به این مراسمها بیشتر غذای انتهای مراسم عزا است) می شود و تریبون های این مراسم مکانی جهت ابراز عقاید سیاسی و شخصی افراد ذی نفع می شود.
اکثر این صفحات برای جذب لایک(تعداد اعضا) از سه طریق فعالیت می کنند.
سری اول با کپی کردن مطالب جالب که از دیگر شبکه های اجتماعی مجازی تولید محتوا شده سعی در جذب مخاطب دارند.
سری دوم با استفاده از عکسهای با محرک های جنسی و یا صبحت ها و کلماتی با درون مایه مسایل جنسی و سکسی اقدام به این امر میکنند
سری سوم با استفاده از تحریک احساسات کاربران به این مهم دست پیدا میکنند.
.
گروه اول صفحات اگر منبع مطالبی که استفاده می کنند را ذکر کنند می توان گفت جزو مفید ترین صفحات هستند که میتوانند حتی سالها فعالیت کنند و همچنان عضوگیری نمایند.
گروه دوم معمولا بعد از چندی داغی مطالب و عکسهای خود را از دست داده و مخاطبینش به سمت دیگر صفحات مشابه پراکنده شده و محبوبیت خود را از دست میدهند.
اما گروه سوم صفحات در مناسبت های خاص و موضوعات خاص قارچ مانند رشد کرده و پس از استفاده از احساسات کاربر و جمع آوری عضو سریع به فروش می رسند.
این گروه معمولا با نشان دادن اتفاقاتی خاص مانند عکسهای حادثه دیدگان زلزله، وضعیت بچه های کار، سرمازدگی افراد بی خانمان ؛ با قراردادن عکسهای شهدا و مجروحین جنگ و حتی گاهی با نشان دادن عکس میرحسین موسوی، زهرا رهنورد؛ مهدی کروبی و یا زندانیان سیاسی و مشابه این موارد که موجب تحریک احساس نوع دوستی؛ ترحم و یا حتی احترام افراد میشود نسبت به جمع آوری لایک اقدام میکنند.
سیستم سیاسی و یا مذهبی نیز در پاره ای از موارد از همین روش گروه سوم اما با شکلهای دیگر این عمل را انجام می دهد که این موضوع از نقطه نظر مدیریتی به عنوان استفاده از تحریک احساس در جهت انگیزش افراد موضوعی قابل قبول است اما دو موضوع مهم در این باره در علوم مدیریتی مطرح میشود.
ابتدا موضوع کنترل و جایگاه این تحریک و هدف استفاده از انگیزش ایجاد شده و بعد از آن مدیریت انگیزش ایجاد شده می باشد که در بسیاری از موارد این موضوع نادیده گرفته میشود.
که در صفحات اینترنتی اکثرا هدف از این عمل جذب مخاطب و فروش آن صفحات است و سیستم سیاسی اکثرا قدرت نمایی برای رقبای داخلی و سیستمهای سیاسی خارجی و در سیستم مذهبی نیز که این روزها وارد این موضوع شد؛ جذب مخاطب و طرفدار و قدرت نمایی به دیگر همکاران می باشد.
متاسفانه این عمل درست با عملکردی نادرست سیستم های عمل کننده موجب نتیجه عکس و ضد نسبت به سیستم استفاده کننده شده است که نمود این امر در سیستم مذهبی بسیار روشن تر می باشد.
به عنوان نمونه در ایام محرم بسیار از مداحان و سخنرانان (با دستمزدهای بسیار بیشتر از سطح متوسط رو به بالای جامعه) با تغییراتی عجیب و غریب در داستان عاشورا و حتی بدعت گذاری های مختلف باعث تغییر داستان کربلا شدند و بسیاری از هیئت با سر و صدا و شلوغی کاذب و یا با راه انداختن دسته های عزاداری در مسیر های رفت و آمد مردم و استفاده از پرچمها و وسایل صوتی و نواختن موسیقی بزرگ و تبلیغاتی باعث مزاحمت مردم و همسایه ها می شوند.
این گونه موارد همانطور که اخیرا در جامعه ایران مشاهده می شود. این روش در چند دوره موجب جذب مردم و اقشار مختلف گردید اما به مرور و در بلند مدت موجب دفع مردم از این مراسمها و به مرور به دلیل استفاده از مذهب در مقابل افراد شاکی از مزاحمت ها از اصل دین شده است و به مرور مراسمهای مذهبی به جای عزاداری کردن به مراسمهای دید و بازدید و کارنوالهای غم و عذا داری(ترکیبی که نشانه هدف مخاطب از ورود به این مراسمها بیشتر غذای انتهای مراسم عزا است) می شود و تریبون های این مراسم مکانی جهت ابراز عقاید سیاسی و شخصی افراد ذی نفع می شود.
- ۰ نظر
- ۱۷ آبان ۹۲ ، ۱۰:۴۵