باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

باد

روان در پی حقیقت؛ کیست که نداند سرنوشت ِ باد نرسیدن است…

دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
تا باد، به خانه ی خود بازگردد

آخرین مطالب

۶۴ مطلب با موضوع «باد :: باد جنوبی (فرهنگی)» ثبت شده است

چندیست که کسب درامد از طریق صفحات فیس بوک نیز به جامعه مجازی فارسی زبان کشیده شده؛ بطوری که این صفحات با انواع فعالیت شروع به عضو گیری و جمع آوری لایک کرده و پس از چندی مدیریت این صفحات را در مقابل مبلغی به فردی دیگر واگذار می کنند.
اکثر این صفحات برای جذب لایک(تعداد اعضا) از سه طریق فعالیت می کنند.
سری اول با کپی کردن مطالب جالب که از دیگر شبکه های اجتماعی مجازی تولید محتوا شده سعی در جذب مخاطب دارند.
سری دوم با استفاده از عکسهای با محرک های جنسی و یا صبحت ها و کلماتی با درون مایه مسایل جنسی و سکسی اقدام به این امر میکنند
سری سوم با استفاده از تحریک احساسات کاربران به این مهم دست پیدا میکنند.
.
گروه اول صفحات اگر منبع مطالبی که استفاده می کنند را ذکر کنند می توان گفت جزو مفید ترین صفحات هستند که میتوانند حتی سالها فعالیت کنند و همچنان عضوگیری نمایند.
گروه دوم معمولا بعد از چندی داغی مطالب و عکسهای خود را از دست داده و مخاطبینش به سمت دیگر صفحات مشابه پراکنده شده و محبوبیت خود را از دست میدهند.
اما گروه سوم صفحات در مناسبت های خاص و موضوعات خاص قارچ مانند رشد کرده و پس از استفاده از احساسات کاربر و جمع آوری عضو سریع به فروش می رسند.
این گروه معمولا با نشان دادن اتفاقاتی خاص مانند عکسهای حادثه دیدگان زلزله، وضعیت بچه های کار، سرمازدگی افراد بی خانمان ؛ با قراردادن عکسهای شهدا و مجروحین جنگ و حتی گاهی با نشان دادن عکس میرحسین موسوی، زهرا رهنورد؛ مهدی کروبی و یا زندانیان سیاسی و مشابه این موارد که موجب تحریک احساس نوع دوستی؛ ترحم و یا حتی احترام افراد میشود نسبت به جمع آوری لایک اقدام میکنند.
سیستم سیاسی و یا مذهبی نیز در پاره ای از موارد از همین روش گروه سوم اما با شکلهای دیگر این عمل را انجام می دهد که این موضوع از نقطه نظر مدیریتی به عنوان استفاده از تحریک احساس در جهت انگیزش افراد موضوعی قابل قبول است اما دو موضوع مهم در این باره در علوم مدیریتی مطرح میشود.
ابتدا موضوع کنترل و جایگاه این تحریک و هدف استفاده از انگیزش ایجاد شده و بعد از آن مدیریت انگیزش ایجاد شده می باشد که در بسیاری از موارد این موضوع نادیده گرفته میشود.
که در صفحات اینترنتی اکثرا هدف از این عمل جذب مخاطب و فروش آن صفحات است و سیستم سیاسی اکثرا قدرت نمایی برای رقبای داخلی و سیستمهای سیاسی خارجی و در سیستم مذهبی نیز که این روزها وارد این موضوع شد؛ جذب مخاطب و طرفدار و قدرت نمایی به دیگر همکاران می باشد.
متاسفانه این عمل درست با عملکردی نادرست سیستم های عمل کننده موجب نتیجه عکس و ضد نسبت به سیستم استفاده کننده شده است که نمود این امر در سیستم مذهبی بسیار روشن تر می باشد.
به عنوان نمونه در ایام محرم بسیار از مداحان و سخنرانان (با دستمزدهای بسیار بیشتر از سطح متوسط رو به بالای جامعه) با تغییراتی عجیب و غریب در داستان عاشورا و حتی بدعت گذاری های مختلف باعث تغییر داستان کربلا شدند و بسیاری از هیئت با سر و صدا و شلوغی کاذب و یا با راه انداختن دسته های عزاداری در مسیر های رفت و آمد مردم و استفاده از پرچمها و وسایل صوتی و نواختن موسیقی بزرگ و تبلیغاتی باعث مزاحمت مردم و همسایه ها می شوند.
این گونه موارد همانطور که اخیرا در جامعه ایران مشاهده می شود. این روش در چند دوره موجب جذب مردم و اقشار مختلف گردید اما به مرور و در بلند مدت موجب دفع مردم از این مراسمها و به مرور به دلیل استفاده از مذهب در مقابل افراد شاکی از مزاحمت ها از اصل دین شده است و به مرور مراسمهای مذهبی به جای عزاداری کردن به مراسمهای دید و بازدید و کارنوالهای غم و عذا داری(ترکیبی که نشانه هدف مخاطب از ورود به این مراسمها بیشتر غذای انتهای مراسم عزا است) می شود و تریبون های این مراسم مکانی جهت ابراز عقاید سیاسی و شخصی افراد ذی نفع می شود.
  • باد سرکش
حقیقت چیزی ست که هیچ کس نمی داند، چرا که تنها هنگامی می توان حقیقت را دید و متوجه شد که دو بعد بالا برویم تا بتوانیم بعد در دو بعد بالاتر زیست کنیم و یک بعد پایینترش را درک کنیم تا بتوانیم کامل بعدی که در آن هستیم را ببینیم.(شما در بعد چهارم(زمان به همراه فضای سه بعدی) زندگی می کنید، بعد سوم (فضای سه بعدی) را درک میکنید و بعد دوم(فضای دکارتی که روی کاغذ می توانید رسم کنید) را می توانید محاسبه کنید)
پس توانایی شما محدود به سه بعد هستید(بعدی که حضور دارید و دو بعد پایین تر) و نمیتوانید حقیقت یک ماجرا که در بعد چهارم اتفاق می افتد(چون تابع زمان است) را درک و تعریف کنید.
یک رویداد را ما تعریف می‌کنیم. همانطور که ما هستیم و ما فکر می‌کنیم، واقعیت یک ماجرا رو شکل می‌دهیم. روایت ما از یک رویداد با روایت شخص دیگری از همان رویداد می‌تواند متفاوت باشد. بنابراین تمام داستان‌های تعریف شده برای تصویر می‌تواند درست و می‌تواند غلط باشد و هیچ کس هم نمیداند و نمی تواند بگوید کدام واقعیت و روایت درست و کدامیک غلط چرا که از حقیقت ماجرا به دور هستید.
پس درک شما از یک رویداد مانند اعتقاد شما یک موضوع شخصی است و نمی توانید آن را به دیگران تعمیم بدهید(حتی اگر یک جمعیت زیادی به همراه شما همین درک و واقعیت از آن موضوع را ببینند تاییدی بر صحیح بودن و حق بودن آن موضوع نیست)
  • باد سرکش
[caption id="attachment_33844" align="aligncenter" width="211"]پوستر فیلم دربند پوستر فیلم دربند[/caption]
این فیلم را دوبار دیدم، یک بار در سانسهای اول سینما آزادی(که بهای بلیط نصف قیمت است!) و یک بار به همراه یک دوست.
این فیلم به نظر واقعیتی عیان از جامعه را نشان میداد. موضوعی اجتماعی که شاید اگر برخی محدودیت های سینمای ایران وجود نداشت می توانست بهتر و عیان تر نشانش داد.
البته این فیلم در کنار نشان دادن این موضوع اجتماعی سعی درارائه یک سری پیام دارد که گاهیاین پیام ها بیشتر نقش شعار دارند.
شعارهایی مانند اعتماد خانواده به دختری که میتواند در یک جامعه جدید گلیم خود را از آب بکشد و خود برای خود جا برای ماندن پیدا کند. یا خانه های مجردی که چه مسایلی دارند و یا نگاه جامعه به دختری شهرستانی که می خواهد خود درآمدی در این شهر داشته باشد و شعارهایی از این دست...
البته برخی پیام ها در این فیلم نشان از نگاه تیز بین نویسنده و کارگردان به موضوع داشت، که این پیامها را فقط به صورت گذرا بیان شدند...
پیامهایی همچون هشدار دوست نازنین به نازنین بایت دیده شدن صحبت با یک مرد در کوچه خوابگاه، یا عدم توجه به مشکلات توسط مسئولین دانشگاه و خوابگاه و نبود امکانات برای یک دانشجو در شهری دیگر و یا رفتارها و نگاه های آن پسر نوجوان در خانه ای که نازنین برای تدریس رفته بود و پیامهایی از این دست...
به نظر من این فیلم بیشتر برای قشر شهری(مخصوصا شهری های کلان شهر) ساخته شده چرا که با اینکه این موارد نشان داده در فیلم واقعیتهای این شهر(و یا کلان شهرهای) این کشور است اما تمام واقعیت نیست و یک دید منفی در خانواده هایی که بطور سنتی مخالف درس خواندن دختر در دانشگاه هستند ایجاد کرده و این دید را تقویت میکند و این تقویت به نوعی میتواند سنگی دیگر در سر راه دخترانی باشد که خواهان تحصیل در دانشگاهها و طی کردن مراحل موفقیت هستند.(دخترانی که در خود فیلم نیز هستند)
  • باد سرکش
در این کشور مشورت کردن کار بسیار بیهوده و عبثی می باشد، چون دو حالت بیشتر اتفاق نمی افتد:
یا طرف مشورت در عین دانایی به اشتباه بودن راهی که در پیش گرفته ای همچنان به تایید تو اقدام میکند که این امر می تواند به دلیل عدم تمایل به، به اشتراک گذاری علم در اختیار خود(مانند برخی از اساتید دانشگاهی) و یا میل به تایید کورکورانه و... است
یا طرف آنچه را که دارد به عنوان بهترین وسیله و راه معرفی میکند و بقیه وسایل معیوب و دارای عیبهای غیر قابل اغماض است، مثلا لب تاپ فروش از تبلت بد میگوید و چشم پزشک از لیزیک و یا کسی که یکی از محصولات را اپل دارد از سامسونگ و ...
گاهی حالت سومی هم اتفاق می افتد که طرف مورد مشورت گرفته در عین عدم دانایی در مورد آن موضوع خود را عالم آن مطلب دانسته و شروع به براز نظر راجع به آن موضوع کرده و این ابراز نظرش بیشتر موجب گمراهی مشورت گیرنده می شود.
با شرایط بالا در حدود ۹۵% مواقع مشورت گیرنده از خیر مشورت کردن میگذرد و سعی میکند با روش سعی و خطا راه خود را پیدا کند.
و این همان روشی است که در سطح کلان کشور اجرا می شود. انجام کارها بدون وجود سازمانی که در مورد آن مشورت و راهکار درست ارائه دهد.
در انتها لازم به ذکر است که در مورد موارد شخصی و احساسی نیز هیچ گاه مشورت نکنید؛ چرا که فردی که مورد مشورت قرار گرفته به خود این اجازه را میدهد که خود را وارد موضوع کند و کنکشاش کند و خود را مختار در هر گونه دخالتی در زندگی شما میگیرد.
پس ای کسانی که با فرهنگ جامعه ایرانی مواجه هستید، بدانید و آگاه باشید که مشورت نکردن ممکن است راه شما را در رسیدن به موفقیت دور نماید ولی مشورت کردن در همچین فرهنگی احتمال موفقیت شما را بسیار کاهش میدهد.
  • باد سرکش
کاش کمی از تاریخ یاد بگیریم.
قوانین تصویب و تایید می شوند اما اجرا شدنش مهم است
طرح ازدواج با فرزندخوانده به هزاران بهانه تصویب شد. برای فهمیدن اثرات سوءی که روی جامعه دارد هزاران هزران مقاله و مطلب نوشته شده.
صدها کمپین اینترنتی برای مقابله با آن ایجاد شده اما به نظر من این راه مقابله با این قانون نیست.
قوانین را می توان خم کرد با کمک دیگر قوانین،  به جای تلاش برای از بین بردن قانون می توان همین قوانین را تبدیل به کابوسی برای آنانی که می خواهند از آن استفاده کرد تبدیل کرد.
از ایجاد بروکراسی‌ای وحشتناک گرفته تا شرطهای زمانی چند بازه ای برای رسیدن به رای مثبت سازمان بهزیستی و تستهای مختلف و آزمونهای سخت که باید هر بازه زمانی در این پروسه تکرارشوند  و متعقبا پروسه های تکرار شونده و مکرر دادگاه تا رای به چنین حکمی داده شود.
به جای مخالفت با جهت حذف مراحل اجرایی آن را آنقدر پیچیده کنید تا خودبخود کسی به سراغ آن نرود.
اینگونه مخالفت مدنی صورت میگیرد نه با شعار دادن و کمپین ایجاد کردن که صدایش به گوش هیچ کس نمیرسد.
  • باد سرکش
یکی از اصولی که باید هنگام دروغ گفتن رعایت کنید این است که ابتدا ببینید هنگام راست گویی چه اتفاقی می افتد
به عنوان مثال هنگامی که درحال تعریف یک اتفاق هستید، اگر زمان نزدیک آن اتفاق باشد. از جملات کوتاه، تکراری و با دایره افعال کم و بعضا بیان جزئیات بیهوده استفاده میکنید و هرچقدر از آن اتفاق دورتر میشوید جملاتی کلی تر و و با جزئیات مبهم استفاده میکنید.
یا اگر بیان ماجرا به صورت مکتوب است، (مثلا در جوامع اجتماعی مجازی) علایم نگارشی به درستی رعایت نمی شوند و جملات بیشتر حالت عمودی به خود میگیرند تا افقی.
و یا اگر بیان ماجرا به صورت شفاهی می باشد. ژست های احساسی هنگام بیان جملات منطبق بر کلمات است نه جدا و این حالات اکثرا روی تمام اعضای چهره تاثیر میگذارد و نه یک بخش اختیاری (مانند حالات دهانی) در چهره و همچینین توجه کنید که در هنگام بیان معمولا بدن حالت تدافعی ندارد.
  • باد سرکش
۱- همیشه راستش رو بگو تا وقتی که میخوای دروغ بگی بر مبنای راست‌هایی که گفتی کسی باور نکنه دروغ گفتی
۲- وقتی دروغ میگی همیشه امکان این است که دروغت کشف بشه،  پس سعی کن به بهترین شکل ممکن دروغت در زرورقهای راست بپیچی تا که راست و دروغ با هم مخلوط شوند.
۳- دروغی بگو که خودت باورش کنی
  • باد سرکش
داشتم پست جدید وبلاگ آبان بهنام را می خوندم،  یه حرف جالب زده بود،  با فرض درست بودن حرفش یه چرای بزرگ اینجا به وجود میاد و اون هم اینه که چرا؟  ترسید؟  برنامه دیگه ای داره؟ سوپاپ اطمینان؟
خیلی ساده می توان به تمام این سوالات جواب مثبت و منفی داد و هر جواب را به صورت مستقل رد کرد...
این سوالات و اینگونه تحلیل ها بیشتر بر پایه پارادکس هستند تا یک منطق استوار،  چرا که به موضوعی تکیه کرده اند که بیشتر رواییست تا مکتوب و هر چیز روایی را ناقضی موجود است.
یکی از بزرگان مدیریت در کتاب خود می نویسد« تنها چیزی که ثابت است تغییر است » اما من میگم که همین تغییر نیز ثابت نیست،  پس با هر سیستمی حتی سیستم دیکتاتورانه که یک سیستم خشک و بسته است به صورت ایستا برخورد کردن صحیح نیست.
و موضوع بعدی اینکه درست است دلایل مهم است و تاثیر گذار اما مهمتر از آن استفاده از فرصت هاست، گاهی به دنبال دلیل گشتن باعث از دست رفتن فرصت ها می شود.  هر وقت از فرصت استفاده کردیم اگر زمانی بود آنگاه به دنبال دلایل پنهان و آشکار گشتن می تواند در ایجاد فرصت های جدید کمک کند.
  • باد سرکش
در بین مباحث و مقالات مختلف سیاسیدو اجتماعی چیزی که بسیار تکرار می شود مقایسه بین ایران با کشور دیگر است.
به نظر ن این مقایسه از اصل و مبنا اشتباه است چرا که راجع به دو موضوع متفاوت است.
در بسیاری از علوم جزر عدد را برابر با مقدار اعشار آن تا چندین رقم در نظر میگیرند و محاسبات خود را بر این مبنا انجام می دهند در صورتی که از نظر ریاضی این مقایسه و برابری از اصل باطل است که را که مقدار اعشاری یک عدد گویا و جزر یک عدد گنگ است.
مقایسه دو کشور نیز از این دست است.
کشور ایران با پیشینه فرهنگی،  اجتماعی و سیاسی خاص را نمی توان با هیچ کشور دیگر حتی با شباهت. فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مقایسه کرد چرا که این دو کشور مشابه حداقل در افراد ساکن آن تفاوت دارند و نوع و مقدار و رنگ حافظه شان هم با هم تفاوت دارند.
و سوالی که اینجا مطرح می شود این است که معیار تغییر یک کشور چیست؟
به نظر من میزان تغییر یک کشور تنها با میزان تلاش های مردم آن کشور می توان اندازه گرفت.
  • باد سرکش
در آستانه کنکور دوستان کنکوری سوالی تستی طرح میکنم و بعد از آن....
ازادی چیست؟
۱- توانایی ابراز عقیده خود تا جایی که به کسی صدمه نزند
۲- توانایی انجام هر کار تا زمانی که باعث نقض آزادی کس دیگری نشود
۳- آنچه بخواهیم بگویین بدون اینکه کسی بهمون گیر بده
۴- هیچ کدام
مردم ایران سالهاست که دارند دم از درخواست آزادی میزنند و ادعا میکنند که آزاد نیستند و به دیکتاتوری ها گیر میدهند اما خودشان از هزاران دیکتاتور دیکتاتور ترند نمونه بارز این موضوع را در آکادمی موسیقی گوگوش امسال مشاهده مشاهده شد.
یکی از خوش صدا ترین صرکت کننده های این دوره به نظر من،  فردیست به نام ارمیا،  ساکن آلمان دارای شوهری با خانواده ای مسیحی و دارای دو بچه،  اولین چیزی که این شرکت کننده را از دیگران متمایز میکند،  حجابیست که خود را مقید به آن میداند،  حجابی که برای خیلی از دختران جامعه ما صورت اجباری گرفته تا جایی که نمی توانند فردی را تاب بیاورند که آزادانه این موضوع را انتخاب کند.
و چون توانایی تاب آوردن این موضوع را ندارند و فکرشان آنقدر محدود است انواع توهین ها را در صفحات مختلف به این خانم ابراز داشته اند بدون اینکه فکر کنند و بفهمند چرا و بدون اینکه بدانند اولین اصل یک جامعه آزاد انجام آزادانه و ابراز آزادانه اعتقادات است تا جایی که به کسی آسیبی نرساند و وارد حریم خصوصی فردی نشود.
بدون در نظر گرفتن بسیاری از دلایلی و توجیهاتی که می توان انجام داد،  مگر نه اینکه این خانم به آنچه اعتقاد دارد عمل می کند؟
مگر نه اینکه بسیاری از افرادی که این خانم را سرزنش میکنند،  به این افتخار میکنند که فلان بی حجاب یا بد حجاب یا فلانی با دینی غیر از اسلام در ایام محرم بهمان کار را انجام میدهد که از نظر این افارد کاری پسندیده است؟
کمی به خود نگاه کنید و ببینید که فرقی نمیکند سیستم حکومت چه باشد، شاهنشاهی،  خلیفه ای، اسلامی،  لیبرال،  دموکرات و غیره،  در هر صورت با وجود این مردم و این تفکر دیکتاتوریست و تنها کاریکاتوری مضحک بر چهره میزند و نقاب میکند.
خود را درست کنیم نه دیگران را
معلم خود باشیم نه معلم دیگران.
  • باد سرکش